سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش یاری می رساند، حکمت ره می نماید . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :0
بازدید دیروز :7
کل بازدید :21136
تعداد کل یاداشته ها : 38
103/2/8
2:43 ص

وصیت نامه شهید غلام یزد خواستی

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و درود بی کران بر پیامبر عظیم الشان اسلام حضرت محمد (ص) و بر آخرین حجت خداوندی امام مهدی (عج) و نایب برحقس و فرمانده کل قوا امام خمینی امید مردمان جهان و بر سنگرداران جبهه های غرب و جنوب میهن اسلامی که با عزمی راسخ و اراده ای آهنین با سبر و مقاومت و ایثار جان خود میدهند تا دشمن کافر و بعثی را به نابودی بکشانند . هدیه بهارواح پاک و طیبه تمامی شهدای راه حقو فضیلت از صدراسلام تا شهدای جنگ تحمیلی .

با سلام و درود فراوان حضور شما خانواده عزیزم چند جمله ای به عنوان وصیت عرض می کنم.

ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون وعدا علی حقا

خدا جان و مال مومنین را به بهای بهشت خریداری کرده که آنها در راه خدا جهاد می کنند و دشمنان دین را به قتل می رسانند ویا خود کشته می شوند این وعده قطعی است بر خداوند . (توبه /110)

آری این پیام دلنشین قرآن است که هیچ شک و ریبی در آن نمی گنجد و بدانید که آنها که دراین جهاد شرکت کردند واز زندگی خود و از تمام هستی خود گذشتند آنها نزد خداوند اجر و ثوابی عظیم دارد و آنها برتری دارند بر نشستگان . ما که ادعای مسلمانی می کنیم شعار تنها این را ثابت نمی کند . در عمل باید نشان دادکه پیرو سیدالشهدا و راه خونین او هستیم. سالها بود که می گفتیم اگر در کربلا بودیم دررکاب امام حسین بر ضد یزیدیان شمشیر می زدیم . و الان صحنه عاشورا هر روزه در غرب و جنوب کشورمان تکرار می شودو حسین زمان یاری می طلبد . به پا خیزید و به ندای هل من ناصر ینصرنی او لبیک گویید که در غیر اینصورت خداوند لباس خواری و ذلت بر تن آنهایی خواهد پوشاند که از جهاد دوری کرده اند . من با ایمان و آگاهی کامل قدم در این راه مقدس نهاده ام . و خدای را سپاس می گویم که توفیق شرکت در این جهاد مقدس را نصیبم گردانید. و در شهادتی که اگر لیاقتش را داشته باشم نصیبم کند نیز خرسند خواهم بود .

پدر عزیزم و مادر مهربانم زحمات طاقت فرسای شما را چه شبها و چه روزها که برایم کشیدید فراموش نکردم اما بدانید که اسلام ما دین و ناموس ما و کشور ما در خطر نابودی قرار به دلیل دست درازی بیگانه ای که تمام دنیا از او حمایت کرده است . جوان خودت را در راهی داده اید که دفاع از دین خداست . راه خونین امام حسین (ع) و یاران با وفای اوست . پس غمگین مباشید که خداوند سبحان یار و یاورتان خواهد بود و فرزند خود رادر راهی داده اید که خشنودی خداوند در آن است . با عظم راسخ و اراده آهنین در حراست از انقلاب خونبار اسلامی صبر و مقاومت کنید برای رضای خدا که این باعث شکست دشمنان دین خدا خواهد شد . برادران عزیزم خروش سلاحم را نگذارید خاموش شود و انتقام خون تمامی شهیدان را از کفار بعثی بگیرید چه در پشت جبهه با کمک های خود و چه در داخل جبهه پشتیبان جمهوری اسلامی باشید .و دین خود را نسبت به شهیدان و اسلام ادا نمایید . امت حزب الله و همیشه در صحنه زمان عمل کردن به دستورات اسلام است . زمان شعار تنها به سر آمد و باید اثبات کرد که پیرو دین خداییم . با وحدت و انسجام خود آخرین حربه استکباررا در هم کوبید . جوانان خود را تشویق کنید که در این جهاد مقدس شرکت کنند و دل به خوشی های زود گذر دنیا نبندند که اینها همه فانی شدنی است . در پشت جبهه با کمک های جنسی و نقدی خود در خطوط مقدم جبهه با ایثار جان و مقاومت و مردانگی دشمن بعث پلید را به نابودی کامل بکشانید.با شرکت کردن در مراسم ها دعای کمیل و توسل و نماز های جمعه و جماعات حافظ انقلاب خونبار اسلامی باشید .

در برابر مصایب و سختی های ناشی از جنگ صبر پیشه کنید که خداوند کریم با صابران است . خواهران عزیز و انقلابی عفت و پاکدامنی را از زینب کبری و فاطمه زهرا(س) بیاموزید و بدانید که حجاب شما سنگرآغشته به خون مناست . منافقین روسیاه را با حفظ حجاب اسلامی نابود سازید .

در پایان از خانواده عزیزم پدرو مادر عزیزو مهربان برادر و خواهر گرامی حلالیت می طلبم . از کلیه فامیل دوستان بستگان و همسایگان عاجزانه میخواهم که مرا ببخشند و طلب آمرزش می نمایم .

به امید فتح نهایی و طول عمر امام عزیز و فقیه عالیقدر آزادی اسراء شفای جانبازان و مجروحین نابودی صدام و صدامیان و سلامتی و موفقیت برای همه شما .

 خدانگهدار همه شما

راستی اگر آن وصیت توی کمد را پیدا نکردی این را بردارید.

آدرس: اصفهان دروازه شیراز کوی مرداویج روبروی مسجد المهدی ساختمان شماره 1 منزل یزد خواستی

 

 


90/4/17::: 9:32 ع
نظر()
  
  

وصیت نامه برادر فضل الله یوسفی

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ قاَتِلوُا فیِ سَبیِلِ الَّلهِ الَّذینَ یُقَاتِلوُنَکُمْ وَ لَا تَعْتَدُوا اِنَّ الَّلهَ لَا یُحِّبُ الْمُعْتَدیِنْ وَ اَقْتُلوُهُمْ حَیْثُ ثَقِفْتُمُوهُم وَ اَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَیْثُ اَخْرَجُوکُمْ وَالْفِتنَهُ اَشَّدُ مِنَ القَتْلِ.

در راه خدا با آنانکه به جنگو دشمنی با شما برخیزند جهاد کنید . ستمکار نباشید که خدا ستمکاران را دوست ندارد ، هر جا مشرکان را دریافتید به قتل رسانید و از شهر هاشان برانید چنانکه آنان شما را از وطن آواره کردند . و فتنه گری که آنها سخت کنند سخت تر و فسادش بیشتر از جنگ است.

 

با درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی وبر شهدای صدر اسلام تا شهدای کربلای حسین و همچنین شهداهای کربلای ایران وصیت نامه خود را شروع می کنم. اینجانب برادر حقیری هستم که شهادت می دهم که خدا یکی است و فرستاده ی او محمد (ص) و کتابش قرآن برحق است و 12 امام خلیفه بلافصل پیغمبرند. و باید از این معصومین پیروی کینم . من در برابر این مسئلهمهم اسلامی که خود را مسئول آن میدانم (جهاد) بر آن داشته لاست تا به جبهه های حق علیه باطل رفته و از اسلام و دینم دفاع کنم. امیدوارم بتوانم مسئولیتم را به نحو احسن انجام دهم . برادران به شما می گویم نگذارید خون شهدا پایمال شود و از امام مستضعفین خمینی بت شکن پیروی کرده که ایشان حق بزرگی بر سر ما دارند و باید آن حق بوسیله رفتار کردن دستوراتشان ادا شود . من برای جوانان برومند اسلام درود می فرستم و از آنها خواهانم که راه شهدا را ادامه دهند. و برای امت شهید پرور ایران کوچکتر از آنم که پیامی بدهم اما به عنوان یک برادر کوچک از شما خواهانم اولاً امام را تنها نگذاشته و ثانیا پشت جبهه را همچنانکه تا به حال نگه داشته اید نگه دارید . و از فعالیت های خود دقیقه ای دریغ نفرمایید تا ان شاء الله به خواست خداوند تبارک و تعالی و با دعاهای مادران و پدران شهید پرور همچنین با دعاهای معلولین و مجروحین و پدران رزمندگان پیروزی نهایی نصیبمان شود . مجدداً وصیت من به برادران خودم و آشنایانم این است که تقوای الهی را پیشه کنید و با درک موقعیت کنونی انقلاب خونبارمان در جهان و در مقابل ابر جنایتکاران تمام سعی خویش را در جهت تسریع در حرکت نجاتبخش انقلاب اسلامی بر جهان بکار برید . و بعد از من برادران من موظفند که اسلحه خونین مرا برداشته و راه انقلاب خونین حسین (ع) را ادامه دهند . پدر و مادر بزرگوارم از شما خواهانم که در شهادت بنده صبور باشید و امیدوارم که خداوند شما را از صابران قرار دهد . اگر خواستید عقده قلبی خود را به وسیله مهری که بر فرزند خود دارید بشکنید بر علی اکبر حسین (ع) گریه کنید و اما به خواهران غم پرورم می گویم که طاقت زینب (س) را در خود داشته باشند . و بر حسین مظلوم گریه نمایند و درباره بنده نگران نباشید . خواهرم وصیتم به شما این است که بیایید با هم راهی را برویم که معصومین ما رفتند ( من دنبال خاک پاک حسین روم و شما دنبال خاک پاک زینب روید . تو زینب گونه و من حسین وار ان شاء الله راه حسین را ادامه دهیم )و در پایان هم به ولی عصر (صاحب الزمان «عج» ) و نایب برحقش روح الله سلام و درود می فرستم .

آدرس:

اصفهان پل بزرگمهر خیابان سلمان فارسی بیمارستان چمران روشن دشت انرژی اتمی سروش بادران کراج منزل حاج اسماعیل یوسفی

 

 

 

 

 


90/3/27::: 1:17 ص
نظر()
  
  

وصیت نامه شهید محسن حجتی

 بسم الله الرحمن الرحیم.

وَ لَا تَحسَبَّنَ الَذیِنَ قُتِلوُا فِی سَبیِلِ الَلهَ اَموَاتاً بَل اَحیَاءًعِندَ رَبِّهِم یُرزَقُونَ مپندارید آنان که در راه خدا کشته شده اند مرده اند بلکه زنده اند و در نزد پروردگارشان روزی میخورند . وصیت من از یک طرف به ملت مبارز و مسلمان می باشد و از طرف دیگر به پدر و مادرم می باشد . ولی وصیتم به ملت این است که وحدت خود را حفظ کنند و از تفرقه و نفاق بپرهیزیدو به ریسمان خدا چنگ زنید و بدانید که خدا ، جدا شدن راه دشمنان انقلاب و اسلام است . و فقط گوش به سخنان امام خمینی و روحانیت مبارز بدهند و بدانید که پیروی کردن از امام اطاعت از امام زمان (عج)می باشد و قدر این نعمت خداداده را بدانید و تنها راه رسیدن به سعادت گوش به فرمان امام بودن است. وصیتم به پدر و مادرم این است که اگر من شهید شدم هیچ ناراحت نباشید و افتخار کنید فرزند ناقابلی را در راه اسلام داده ایدو طوری رفتارتان نباشد که دشمن سوء استفاده کند و اگر شهید شدم دستهایم را مشت کنید و چشمهایم را باز بگذارید که دشمن بداند که راهی که من انتخاب کرده ام و در راه آن شهید شده ام کورکورانه نبوده است و با آگاهی کامل این راه را انتخاب کرده ام و اگر شهید شدم من را در قبرستان شهدای گلپایگان در قاضی زاهد به خاک بسپارید.

 واحد یاسر گروه 2 شماره 232


89/12/26::: 8:56 ع
نظر()
  
  

وصیت نامه شهید علی اکبر حمزه ای

بسم رب المستضعفین

بار پروردگارا مبادا من در رختخواب ذلت بمیرم که حسین (ع) در میدان نبرد شهید شد.خدایا بارالها پروردگارا معبودا معشوقا مولایم من ضعیف و ناتوان که تحمل از دست دادن یکی از اعضای بدنم را ندارم چگونه تحمل عذاب تو را خواهم داشت ؟ خدایا ما را ببخش خدایا ما پیمان بسته بودیم که تا پایان راه برویم و بر پیمان خویش همچنان استوار ماندیم . خدایا به حسین بگو خونش همواره در رگ ها می جوشد، بگو از آن خون ها سرو ها روئیده و ظالمان سروها را بریده اند . اما باز هم روئید. خدایا می دانی چه رنج می کشم .پندار چون شمع ذوب می شوم از مردن نمی هراسم اما می ترسم بعد از ما ایمان را سر ببرند، پس چه باید کرد؟ از یک سو باید شهید شوم تا آینده بماند و از یک سو باید بمانم تا شهید آینده شوم.هم باید امروز شهید شوم تا فردا بماند و هم باید بمانم تا فردا از بین نرود ،عجب دردی است! چه می شد امروز شهید می شدم و فردا زنده می شدم تا دوباره شهید شوم؟ خدایا بارالها معبودا معشوقا مولایم من ضعیف و ناتوان دوست دارم چشمانم را در وسط شهر دشمن و در اوج درد از حلقه در آورند و دستهایم را در قصر شیرین قطع کنند و پاهایم را در اروند رود قطع کنند و قلبم را در حلب چاه آماج رگبار قرار دهند و سرم را در کردستان از تن جدا کنند تا در کمال فشار و آزار دشمنان مکتبم ببینند که گرچه چشمها دستها پاها و قلب و سینه و سرم را از من گرفته اند اما یک چیز را نتوانسته اند بگیرند و آن ایمان و هدفم است که عشق به الله و معشوقم و به مطلق جهان هستی و عشق به شهادت و عشق به امام و اسلام است .باری مادرها مبادا از رفتن فرزندان خود به جبهه جلوگیری کنید که فردای روز قیامت نمی توانید جواب وهب را بدهید. در موقعی که جوان وهب شهید شد و سرش را برایش آوردند گفت من سری را که در راه خدا داده ام پس نمی گیرم . شما هم چون وهب باشید .

پدر ها شما شما فردای قیامت باید در برابر ابراهیم روسفید باشید زیرا ابراهیم یگانه فرزندش را با دست خویش به قربانگاه برد.

برادران بسیجی مبادا با بی تفاوتی بمیریدکه علی اکبر حسین با هدف در راه حسین شهید شد . خدمت پدر و مادرم سلام برسانید و بگویید ناراحت نباشند . چون خدا به شما عنایت داشته و فرزند شما را گرفته است پس نباید ناراحت باشید . وخواهرم حجابت را حفظ کن و در برابر دشمنان استوار باش که حجاب تو سنگر غرقه در خون من است . برادرم تو راه مرا که راه حسین است ادامه بده . مگذار که آتش اسلحه ام خاموش شود. مگذار لوله ی اسلحه ام سرد شود. مگذار سنگرم خالی بماند .

در آخر سلام مرا به امام عزیزم برسانید و بگوئید میثاق می بندم که در تمام عاشوراهاو تمام کربلاها یاور حسین باشم و لشگر او را خالی نکنم تا پرچم پر افتخار مهدی فاطمه (عج)در سراسر جهان به احتزاز در آید . اگر روزی پروردگارم شهادت را نصیبم کرد نمی خواهم آنها که با اسلام و خمینی مخالفند بر من بگریند و بر جنازه ی من حاضر نشوند باشد تا دعا شهدایی چون بهشتی آنها را به رحمت خدا نزدیک کند . هر که وصیت مرا می شنود خواهش می کنم اگر درباره ی او قصوری کردم مرا ببخشد.

از من به مادرم رسانید سلام

گویید جوان تو چنین داده پیام

یا ما سر خصم را بکوبیم به سنگ

یا او سر ما به دار سازد آونگ

القصه در این زمانه ی پر نیرنگ

یک مرده به نام به زصد زنده به ننگ

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار و اگر قابل هستیم از عمر ما بکاه و بر عمر او بیفزای

والسلام

15/1/62   


89/12/22::: 10:54 ع
نظر()
  
  

 با سلام وپوزش برای غیبت طولانی

دلم نمی خواست این وصیت نامه را در وبلاگ قرار بدهم ولی با نظربرخی دوستان بالاخره راضی شدم بدون ذکر نام شهید این وصیت نامه راپست کنم .

از شهید (محسن)طلب شفاعت و امرزش می خواهم . 

بسم الله الرحمن الرحیم

مادرم من در حدود 3000تومان که به من داده بودی به تو بدهکار هستم. و در حدود 500 تومان هم به پول هایی که در قرض الحسنه است بردارید بابت پول هایی که از کیفت برمی داشتم .

پدرم من در حدود 3000 تومان بابت این پول هایی که از جیب تو بر می داشتم و آن روزهایی که به مدرسه می رفتم از 10 تومان تا 100 تومان از مغازه بر میداشتم و آن روزها در یکی از جیب هایت مقداری 10 تومانی نو بود که وقتی عید می شد به بچه ها عیدی می دادی .من آن پول ها را بر می داشتم . پدرم یکی از آن روزها که مادرم یکی از فرش ها را با زحمت بافته بود و تو آن فرش را فروخته بودی و پول های آن فرش را در کمد رضا گذاشته بودی من در حدود 200 تومان یا 400 تومان برداشتم و شما گفتید که کم است و من گفتم شاید فروشنده کم داده است و شما رفتید و از آن خریدار این کمبود را گرفتید.این 3000 تومان بابت این است. و 200 تومان از پول ها را به برادر قاسم بدهید بابت پول هایی که از قلک او بر میداشتم .

و 200 تومان از پول ها را به خواهرم ... بدهیدو 40 تومان به علی .. پسر استاد رضا بابت پیراهنی که از حسین ... خریدم قرض از علی ... کردم و به او پس ندادم پولش را به او بدهید.

آن روزها حدود 2000 تومان در قرض الحسنه داشتم یک روز که رفتم آن را بگیرم فردی که در آنجا کار می کرد چون قرض الحسنه شلوغ بود مقداری پول به من داد و گفت ببین 2000 تومان است و من آن پول ها را شمردم و آن پول ها 2500 تومان بود و من گفتم  درست است 2000تومان است و آن 500 تومانی را که اضافه بود پس ندادم . 500 تومان را به او بدهید . پدرو مادر من می دانم که ناراحت شدید که من این کارها را کردم ولی خدا میداند که نمی فهمیدم و شیطان مرا در این راه بردو من نمی دانم با چه جراتی دست به این کارها زدم. پدر و مادرم مرا ببخشید که این کارها را کردم و حلالم کنید و از برادر قاسم و خواهرم هم بخواهید که مرا حلال کنند

دوچرخه را به برادرم ... بدهید و موتور را اگرکه پدر خواست بردارد و اگرنمی خواهد بفروشید و پولش را به فقرا بدهید.

پدرو مادرم من نماز و روزه بسیار بدهکار هستم.


89/12/2::: 1:43 ص
نظر()
  
  

یه وصیت نامه شهید به دستم رسیده که نمی دونم اونو برای نمایش بگذارم یا نه شاید هم بد نباشه برای کسایی که خیلی ناامید هستند وگنهکار که بفهمندخدا بندگانش رامی آمرزد...

از آن شهید بزرگوار پوزش مطلبم  وهمچنین میخواهم اوبرای ما طلب آمرزش کند که خداوند ما راببخشاید ...

شادی ارواح طیبه شهدا صلوات


89/11/8::: 11:28 ع
نظر()
  
  

وصیت نامه شهید اصغر حیدری

بسم الله الرحمن الرحیم

با درود و سلام به یگانه منجی عالم بشریت و واسطه ی بین غیب و شهود و نایب بر حقش کوبنده مستکبران و پناه مستضعفان روح خدا خمینی بت شکن والله است و امام آیت الله منتظری یاری دهنده او و رزمندگان سلحشور که با رزم خود ریشه ظلم و طاغوت را از زمین خواهند کند و این جمله امام را تحقق خواهند بخشید که جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم.

قسمت دوم وصیت نامه ی خود را آغاز می کنم.

پدر و مادر عزیز از اینکه در این زمان توانستید فرزندی را به اسلام تحویل دهید که توانسته باشد قدم کوچکی در راه آن بردارد و به شما تبریک عرض می کنم مادر و پدر جان اما از این که شما را در این چند مدت زحمت دادم بسیار شرمنده هستم . و از خداوند متعال می خواهم که بتوانم ان شاءالله در روز قیامت جبران آن زحمات را بکنم که از کوچکی تا حال برای من انجام داده اید .

اما وصیتی که من به نونهالان عزیز:

از شما می خواهم که اگر در راه کج قدم بر میدارید تا دیر نشده و اجل شما را نگرفته به خود بیایید و راه حق را دریابید .شاید مورد رحمت حق واقع شوید ان شاءالله وصیت من درباره اموالی که از مال به جای مانده این است که مقداری از آن را خرج مراسم من می شود ، خرج کنید و بقیه را به یکی از مدارس دولتی بدهید تا خرج آن مدرسه بشود تا شاید باقیات الصالحات از من به جای بماند و یا اینکه می توانید آن را خرج مسجد یا جبهه بکنید .

اگر در این دنیا به کسی ضرری رسانده ام او مرا به بزرگی خودش ببخشد و مرا حلال کنید که من در روز قیامت نمی توانم جوابگوی این اعمال خود باشم. از همه شما التماس دعا دارم و مرا ببخشید که به شما زحمت دادم .

دیدار ما به قیامت

والسلام من اتبع الهدی

اشهد ان لا اله الا الله

اشهد ان محمد رسول الله

اشهد ان امیرالمومنین حجه الله

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار از عمر ما بکاه و به عمر او بیفزا.

 رزمندگان اسلام محافظت بفرما اسیران جندالله آزادشان بگردان. جانبازان مجروحین شفا عنایت فرما.جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم . صلوات برای سلامتی امام .

 

قسمت دوم وصیت نامه شهید اصغر حیدری

وصیت نامه شهید اصغر حیدری

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و به نام در هم کوبنده ستمگران و با درود و سلام بر امام زمان(عج) یگانه منجی عالم بشریت و با درود و سلام بر نایب بر حقش خمینی بت شکن و با درود و سلام بر ارواح پاک و طیبه شهدای راه اسلام و با درود بر خانواده های ایثار گر شهدا و با درود و سلام بر امت همیشه در صحنه حزب الله و با درود و سلام بر خدمتگران به اسلام و مسلمین و رزمندگان دلیر اسلام که با رزمشان دشمنان اسلام را در هم می کوبند . پس از مدتها که آرزوی شرکت در جبهه های نبرد علیه ظلمت را داشتم بالاخره لطف الهی شامل حالم شد و موفق شدم که پای درفضای نورانی جبهه ها بگذارم و اکنون که به این آرزوی دیرینه ام رسیده ام خدا را شکر می کنم خدایا تو می دانی که من فقط برای رضای تو پای در جبهه هاگذارده ام و ازتو می خواهم که نیت مرا خالص گردانی و این اعمال اندک و ناقابل مرا قبول فرمایی اکنون دیگر آرزویی جز دیدن تو ندارم . دلم می خواهد که هر چه زود تر از این دنیای فریبنده و پر از زرق و برق عبور نمایم و به نعمت های جاودانی آخرت برسم . مادر و پدر عزیزم از شما می خواهم ک در مرگ من صبر کنید که مورد آزمایش پروردگار قرار گرفته ای صبر کنید که پیروزی نزدیک است و صبر را پیشه خود سازید که سعادت آخرت نصیب شما گردد ان شاء الله و این را بدانید که کسی همانند من عزیزتر از علی اکبر نیست و امیدوارم که زحمت هایی که در دنیا برای من کشیده ای عوض آنها را در آخرت دریافت نمایید . برادران عزیزم باید مرا ببخشید که برادرخوبی برای شما نبوده ام و از شما می خواهم که لحظه ای و ذره ای از خط ولایت فقیه خارج نشوید و همه گوش به فرمان خمینی عزیز باشید و به جان رهبر بت شکن دعا کنید . مبادا نا خود آگاه در خط دشمنان اسلام قرار گیرید که حساب آخرت بسیار سخت است و در مرگ من صبر را پیشه خود کنید تا روح مرا شاد سازید . خواهران عزیزم از شما می خواهم که سنگر خود را که همان سنگر حجاب است با تمام قدرت حفظ کنید و این را بدانید که اگر حجابت را به معنی واقعی حفظ کردی حجاب شما زا خون من کوبنده تر و همچون استخوان در گلوی دشمنان است . دیگر عرضی ندارم و از پدر و مادر و برادران و خواهرانم و دوستان و آشنایان و اقوام و همسایگان حلالیت می طلبم و امیدوارم که آنها مرا ببخشنداگر خطایی از من سر زده است . مرا در گلستان شهدای براان جنوبی که همان پیله وران است به خاک بسپارید .

30/11/62

آدرس: اصفهان سبزه میدان خیابان هاتف روبروی کوچه نمکی برسد به دست اسدالله کوپای حیدری

 

 


89/11/8::: 11:20 ع
نظر()
  
  

وصیتنامه شهید مجتبی حق شناس

بسم الله الرحمن الرحیم

با درود و سلام بر تمامی انبیا و اولیاء و مجاهدین و رهروان راه خدا و شهدای تاریخ اسلام تا کنون ، انسان برای یک هدف و یک وظیفه خلق گشته ، انسان موجودی است که تنها برای اطاعت خدا و پرستش او و معرفت او خلق شده و دنیا مدرسه انسان است .دنیا راه خود سازی و آماده گشتن برای سفر آخرت ابدی است . انسان برای دنیای فانی خلق نگشته . این موجود که خداوند او را با عظمت آفریده دارای هدفی بزرگ و راهی دراز است . این انسان موجودی است که باید به سوی خدا برود . چرا که از خدا آمده  و بسوی او هم می رود . قرآن برای انسان یک حیات ابدی را معرفی می کند و آن هم آخرت است ( اِنَّ الدَارُ الَاخِرَهِ لَهِیَ الحَیوَانِ) انسان باید در صحنه زندگی خود در راه خود شناسی و سپس خدا شناسی قدم بردارد و وظیفه انسانی حویش را بشناسد که دنیا جایگاه و مکان سبقت و حرکت است آنها که به مقصد رسیدند در این راه بودند آنها همواره در جهاد و تلاش و حرکت بودند آنها شوری دیگر و بصیرتی دیگر داشتند . هر کس باید این راه را طی کند هر کس باید از این خانه تاریک دنیا بیرون رود و به عالم واقعی و نور رود . هر انسانی باید از این جهان هجرت کند . هر انسانی باید در این دنیا طبق سنت الهی و خواست الهی زندگی کند و خواست خدا این است که ای انسانها برای من بکوشید برای من باشید که من شما را برای خود خلق کردم محبت من را داشته باشید که راه شما و پایان شما به سوی من است . و خلاصه هر انسانی باید خواست الهی را تحقق بخشد و اینجاست که خدا در قرآن خود فرموده : ای انسانها با دشمنان من و دشمنان دین من مبارزه کنید ای بنی آدم در راه من جهاد کنید ، چهره ی ظلم را از روبروی خود بردارید . دست های منحرف را کوتاه کنید و همواره بکوشید تا که دین من برپا شودو ثابت بماند که همه چیز دیگر شما را منحرف خواهد ساخت و از من دور خواهد ساخت . این خواست خداست که دین و حق باید بماند ظلم و ستم باید برود باید انسانهایی در راه پیاده شدن این خواست الهی جان و همه چیز خود را فدا کنند و خالصانه به ندای حق لبیک گویند و اینجاست که جهاد ما هم معنا پیدا می کند . جهاد ما به خواست مقدس الهی جان خود را فدا می کنند و کردند و ما آمده ایم که برای همیشه چهره ظلم و ستم را محو و راه سعادت بشر را باز نماییم . ما آمده ایم تا به دیگران که شکست ما را می خواهند بگوییم که راه خدا شکست ندارد ، جهاد در راه او شکست ندارد . عین پیروزی است . و ما همیشه پیروزیم و خلاصه ما آماده ایم که همچون سرور آزادگان و سلطان و سالار راد مردان حسین ابن علی (ع) بکشیم و کشته شویم . که رضایت خدا و ثبات دین او و خواست نبی او و ولی او همین است . دشمنان ، بسیار ضعیف هستند . دشمن همواره مغلوب است چرا که با سلاح مادی و خیالات پیروزی وارد می شود ولی مردان اسلام و مجاهدان راه خدا با سلاح ایمان و عشق و شهادت می روند از اینروست که ما اعتقاد داریم که همواره پیروزیم چرا که پیروزی به برد و باخت نیست به انجام وظیفه در راه خداست . آنهایی به سعادت و عزت می رسند که وظیفه ی خویش را بشناسند و در راه او با جان و دل تلاش کنند . راه خدا راه پاکان و مجاهدان است راه خدا راه کسانی است که خود را یافته اند و با همه وجود خود فدایی او هستند . راه خدا راه نور و راه شیطان راه ظلمت است دین و آنچه در آن است ارزش ندارد مگر که در راه او باشد و برای او زندگی در عبادت و تلاش و خدمت در راه او لذت دارد وگرنه زندگی مادی ذره ای ارزش ندارد ، که انسان برای مدتی بالاتر کوشش کند من نیز برای همین هدف یعنی پیوستن به رهروان راه خدا و تلاش کنندگان در راه او وارد صحنه مبارزه گشتم تا که بتوانم به اندازه توانایی خویش راه درازی را که تا به اینجا رسیده ادامه دهم و رضای خدا را خریدار گردم و اگر هم که شهید شدم این فیض بزرگ الهی است و هیچ کس هم نباید غم بخود راه دهد که حسین (ع) هم شهید گشت .

ای مادر عزیز و ای دوستان و ای خواهر و برادرانم و ای خویشان و ای دوستانم بدانید که همه رفتنی هستیم . باید همواره خود را آماده نماییم . و منتظر حرکت باشیم شما نباید اگر که من رفتم ناراحتی به خود راه دهید چرا که می دانید بسیار افراد بهتر از من هم بودند و رفتند فقط دعا کنید خداوند قبول فرماید و از گناهان و خطاهای ما در گذرد و امیدوارم که شما هم در گذرید که باید بگویم فرزند خوبی نبودم و همواره دعا کنید که راه خطرناک است و طولانی ، وظیفه سنگین است و بزرگ ، بچه ها را تربیت کنید و خوب آنها را اصلاح کنید و مواظب توطئه های دشمنان باشید و همواره در اطاعت از امام امت این نایب امام زمان (عج) کوشا باشید و او را دعا کنید و دوستی بین خود را محکم نمایید . مادرم ، سهم تو از انقلاب همین بس که من به شهادت برسم . خواهرم مانند زینب باش ، خواهرم اگر می دانستی که هر روز چندین بار در جبهه شهید می شوم اکنون چادر را تنها یک پوشش ساده نمی دانستی . مادرم باید کسی باشی که اگر سرم را برایت به ارمغان آوردند باز به جبهه برگردانی ، مادر من این خانه ی کوچک سنگر را با همه جهان عوض نمی کنم . بگو که اگر بدون من به کربلا رفتید از آن تربت پاک مشتی همراه بیاورید و بر گورم بپاشید شاید به حرمت این خاک خدا مرا بیامرزد .

 

قسمت دوم وصیت نامه

وصیت نامه مجتبی حق شناس

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ لَا تَحسَبَنَ الَذیِنَ قُتِلُوا فِی سَبیِلِ الَلهَ اَموَاتاً بَل اَحیَاءً عِندَ رَبِهِم یُرزَقُونَ 

گمان مکنید کسانیکه در راه خدا کشته می شوند مرده اند بلکه زنده اند و در نزد پروردگارشان روزی می خورند .

برادرم رضا بعد از وصیت اولی که نوشتم گفتند یک وصیت دیگر نیز بنویسید برای خانواده تان :

وصیت می کنم به مادرم :

مادرم به رضا حسن باغ بون 300 تومان بدهید . 50 تومان به زینبیه بیندازید. 40 تومان همه دو طفلان بیندازید . مادرم و برادرم اگر از طرف سپاه برای من پولی خواستند بدهند بیشتر آن را باید به خواهرم عصمت بدهیدو برای او در بانک بگذارید و تا آن وقتی که نتوانسته است کسی حق ندارد آن پول را از بانک بگیرد و بقیه را به برادرم رضا و مرتضی و مادرم بدهید که باید بیشتر آن را به مرتضی بدهید و کمی آن را هم خرج خودم کنید . و پولی به یک روحانی بدهید که برای من یک سال نماز بخواند و یک ماه روزه بگیرد .

200 تومان به مش محمود حق شناس بدهید . در آخر وصیت می کنم به برادرم رضا که نمازت ترک نشود و برادرم رضا تو باید خواهرم را چنین تربیت کنی که حتی یک تار موی او را یک نامحرم نبیند . به خواهرم بگویید که اگر موی تو را نامحرمی ببیند حتی سید ، من تو را خواهر خودم حساب نمی کنم و در آن دنیا جلوی تو را می گیرم . و وصیتم به مادرم این است که باید به مادرم نیز پول بدهید . مادر با خدا باش و روزه بگیر و دعای کمیل برو و فرزندان خودت را از دست خودت ناراحت نکن تا خدا تو را دوست داشته باشد . مادر و برادرم اگر زمین به من رسید آن را بین مادرم و برادرها و خواهرم تقسیم کنید . و برادرم مرتضی تو اگر اخلاقت را عوض کردی برایت دعا می کنم و اگر اخلاقت را عوض نکردی تو را دوست ندارم و تو را برادر خودم حسابت نمیکنم و باید نماز و روزه ات ترک نشود . و باید به نماز جماعت بروی و دعای کمیل راترک نکنی تا ان شاءالله اول خدا و بعد برادرت دوستت داشته باشد و برادرم رضا وصیت به تو این است که نباید نماز و روزه ات ترک شود و دعای کمیل همه ترک نشود .

             خداحافظ

           مجتبی حق شناس

      تیپ امام حسین(ع) گردان امام سجاد گروهان بلال حبشی 

 

 

 

 


89/10/30::: 10:33 ع
نظر()
  
  

شهید منصور حیدری

بسم رب الشهدا و الصدیقین

وصیتنامه

به نام خدا و درود بر شهیدان وب ا درود به رهبر انقلاب و مردم انقلاب پرور

مسعود حیدری من دلم می خواهد راه شهیدان را ادامه بدهم و نگذارم خون شهیدان ما پایمال شود و تا آنجا که می توانم نمی گذارم اسلحه ی آنها به زمین بیفتد و دیگر اینکه من لیاقت شهید شدن را ندارم ولی اگر تیر خوردن دیگر کاری از دست من برخی از برادران دیگر بر نمی آید . دوستان من و برادران دیگر نگذارند که اسلحه ی من به زمین بیفتد و امام زمان (عج) را تنها نگذارند

 

                                                                                             منصور حیدری

                                                                                            قائمیه منطقه 5


  
  

وصیت نامه شهید اکبر حسن زاده

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام بر امام زمان (عج) و نایب بر حق امام خمینی و ملت شهید پرور ایران و اهالی روستای اسپارت براآن شمالی وصیت نامه خود را آغاز می کنم.

این ساعت آخر که قلم بر کاغذ می آورم خدا را شکر می کنم که در سپاه اسلام مشغول انجام وظیفه هستم و از خدا و امام زمان می خواهم که همانطوری که خود جان می دهد و جان می گیرد و من هم چیز دیگری جز این جان بی ارزش خود نداشته ام و از خدا و امام زمان می خواهم که قبول بفرمایند و اهالی ایران و روستای اسپارت همیشه گوش به فرمان امام و پیرو خط آن باشید و او را همیشه سر نمازهایتان دعا بفرمایید تا تمام ملت مستضعف جهان را از دست این ظالمان رهایی بخشند ان شاء الله و از اهالی روستا می خواهم که مرا حلال کنند در این مدت که در روستا بوده ام . و این مدت که عضو شورای اسلامی آنها بوده ام .

و از خانواده خودم و پدر و مادر و برادرهایم و اقوام خود همگی طلب حلالیت دارم .

و اما در مورد دفن خود مرا هر کجا که پدر و مادرم و خانواده ام رضایت دارند به خاک بسپارند و بچه هایم حسن و حسین و بتول و سمیه را به جای بنده دیده بوسی نمایید .

و این وصیت نامه با آن وصیت نامه که در منزل هست با هم یکی شود .

 

آدرس: اصفهان خوراسگان بخش براآن شمالی روستای اسپارت منزل اکبر حسن زاده

محل کار انرژی اتمی اصفهان شماره تلفن 58082

به امید دیدار شما

اکبر حسن زاده

3/11/62